چرا در حالی که جهان با شتاب به سمت پایداری پیش می‌رود، کسب‌وکارهای ایرانی هنوز در این مسیر تردید دارند؟ آیا در سال 1404، فضای اقتصاد ایران متوجه اهمیت پایداری خواهد شد؟

از دهه 2000، پایداری به مفهومی رایج در سطح جهانی تبدیل شده است. انتشار سند اهداف توسعه پایدار (SDG) توسط سازمان ملل در سال 2015 و الزام گزارش‌دهی پایداری، این موضوع را به اصلی اساسی در سازمان‌ها و بخشی از الزامات تجارت جهانی بدل کرده است. در حالی که شرکت‌های بین‌المللی پایداری را به استراتژی‌های خود گره زده‌اند، ایران هنوز در ابتدای راه پذیرش آن قرار دارد. چالش‌های زیست‌محیطی مانند کمبود آب و آلودگی هوا، تحریم‌های اقتصادی و تغییرات سریع فرهنگی، بقای کسب‌وکارها را تهدید می‌کند و پایداری را نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی برای حیات آن‌ها در سال 1404 می‌سازد. با این حال، فقدان سیاست‌های جامع، آگاهی ناکافی مدیران و مقاومت‌های فرهنگی، موانع بزرگی هستند که باید برطرف شوند.

در این مقاله به موضوع پایداری در ایران و اهمیت پرداختن به آن در سال 1404 برای کمک به رشد و تثبیت کسب و کارهای ایرانی پرداختیم.

چرا پایداری برای کسب‌وکارهای ایران حیاتی است؟

پایداری دیگر صرفاً یک مفهوم نظری نیست، بلکه راهبردی جامع برای مواجهه با چالش‌های چندوجهی پیش روی کسب‌وکارهای ایرانی است. این مفهوم بر سه رکن اساسی استوار است: پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی. هر یک از این ارکان در ایران با موانع قابل‌توجهی مواجه است و اتخاذ رویکرد پایدار، تنها راهکار مؤثر برای تضمین تداوم فعالیت سازمان‌ها در این شرایط بحرانی محسوب می‌شود.

پایداری اقتصادی:

کسب‌وکارهای ایران تحت تأثیر تحریم‌های بین‌المللی و ناپایداری‌های اقتصادی قرار دارند. نوسانات شدید نرخ ارز، تورم فزاینده و محدودیت در دسترسی به بازارهای جهانی، برنامه‌ریزی بلندمدت و حفظ سودآوری را با دشواری مواجه ساخته است. به عنوان مثال، صنایع صادراتی نظیر پتروشیمی به دلیل فقدان دسترسی به فناوری‌های پیشرفته، با افزایش هزینه‌های تولید و کاهش رقابت‌پذیری مواجه شده‌اند. پایداری اقتصادی از طریق کاهش وابستگی به منابع ناپایدار و جذب سرمایه‌گذاری مبتنی بر معیارهای سبز، می‌تواند ثبات مالی سازمان‌ها را تقویت نماید.

پایداری اجتماعی:

ناپایداری‌های اجتماعی، نرخ بالای بیکاری و تعارضات با جوامع محلی، تهدیداتی جدی برای بنگاه‌های اقتصادی ایجاد کرده‌اند. برای نمونه، پروژه‌های صنعتی در مناطق محروم اغلب با مقاومت جوامع محلی مواجه می‌شوند که عمدتاً ناشی از بی‌توجهی به نیازهای اجتماعی و معیشتی این جوامع است، مانند مناقشات بر سر تخصیص منابع آب در مناطق کم‌آب. پایداری اجتماعی با ارتقای مسئولیت‌پذیری اجتماعی سازمان‌ها، ایجاد فرصت‌های شغلی عادلانه و تقویت روابط با ذینفعان، قادر است این چالش‌ها را به حداقل برساند.

پایداری محیط‌زیستی:

محدودیت منابع طبیعی و ناترازی در بهره‌برداری از انرژی، تهدیدی بنیادین برای آینده صنایع ایران به شمار می‌رود. بحران آب در مناطقی نظیر اصفهان، آلودگی شدید هوا در کلان‌شهرها و وابستگی بیش از حد به سوخت‌های فسیلی، نشان‌دهنده وضعیت اضطراری محیط‌زیست کشور است. کسب و کارهای ایرانی در سال گذشته زیان بزرگی را به علت ناترازی انرژی و قطعی مکرر برق و گاز متحمل شدند. از سوی دیگر، بهره‌برداری ناپایدار از منابع آب در بخش صنعت و کشاورزی، تداوم تولید را در بلندمدت به مخاطره انداخته است. پایداری محیط‌زیستی با ترویج بهره‌وری منابع، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش اثرات زیست‌محیطی، نیاز کسب و کارهای ایرانی برای تبدیل تهدیدات امروز به فرصت است.

پایداری، راه‌حلی یکپارچه برای این سه حوزه بحرانی ارائه می‌دهد. کسب‌وکارهایی که همچنان این رویکرد را هزینه‌ای غیرضروری تلقی می‌کنند، باید درک کنند که بدون استقرار اصول پایداری، بقای آن‌ها در عرصه رقابتی جهانی و در مواجهه با چالش‌های داخلی به مخاطره خواهد افتاد. همان‌گونه که انطباق با تحولات فناورانه در دهه گذشته امری اجتناب‌ناپذیر بود، گنجاندن پایداری در هسته راهبردهای سازمانی نیز امروز به ضرورتی غیرقابل‌انکار برای تضمین بقا و توسعه پایدار تبدیل شده است.

استراتژی‌های پایدار؛ آینده کسب‌وکار ایران

آینده کسب‌وکارها در ایران به پذیرش و اجرای استراتژی‌های پایدار وابسته است. بر اساس گزارش مؤسسه McKinsey در سال 2023، 90 درصد مدیران اجرایی جهان پایداری را برای موفقیت سازمان‌ها حیاتی می‌دانند، اما تنها 60 درصد از شرکت‌ها دارای استراتژی‌های مدون در این زمینه هستند. در ایران، این شکاف عمیق‌تر است و لزوم تدوین راهبردهای مشخص بیش از پیش احساس می‌شود.
گام نخست در ایجاد استراتژی‌های پایدار در یک سازمان، استقرار یک مدیر ارشد پایداری است که مستقیماً به هیئت مدیره پاسخگو باشد. ین نقش باید با اختیار کافی برای هماهنگی و اجرای ابتکارات پایداری همراه باشد. با این حال سازمان‌های ایرانی به ندرت از این نقش بهره‌مند هستند. کمبود متخصصان آشنا با اصول ESG و عدم آگاهی هیئت مدیره شرکت‌ها از این جایگاه شغلی منجر به این گردیده تا اندک فعالیت‌های پایدار شرکت‌ها نیز به صورت پراکنده توسط واحدهای نامرتبط انجام پذیرد.
از سوی دیگر تحقق پایداری در سطح کلان نیازمند تدوین قوانین تشویقی و زیرساخت‌های حمایتی از سوی دولت است. به عنوان مثال، ارائه معافیت‌های مالیاتی برای شرکت‌هایی که به استانداردهای زیست‌محیطی پایبندند، می‌تواند انگیزه‌ای قوی ایجاد کند. اما همچنان شاهد هستیم که نهادهای نظارتی در ایران سخت گیری چندانی بر موضوع پایداری نداشتند. با وجود الزام سازمان بورس نسبت به شرکت‌های سهامی عام مبنی بر ارائه گزارشات پایداری، سطح این گزارشات بسیار ضعیف بوده و اثر چندانی بر عملکرد شرکت‌ها نگذاشته است. بنابراین برای تقویت استراتژی‌های پایدار در فضای کسب و کار ایران، دولت نیز باید حمایتگر ظاهر شود.
عدم برخورداری از شاخص عملکرد‌های روشن و شفاف، کمبود سرمایه‌گذاری برای تحقیق و توسعه در گسترش راه حل‌های سبز و عدم شبکه‌سازی برای الگوبرداری شرکت‌ها از نمونه‌ای موفق داخلی و خارجی از دیگر دلایلی است که پایداری به عنوان یک عنصر پراهمیت در استراتژی سالانه شرکت‌ها وارد نمی‌شود.

مزایای نهفته در استراتژی‌های پایداری

پایداری فراتر از بهبود وضعیت محیط‌زیست، به ارتقای سودآوری و جایگاه سازمان‌ها در عرصه رقابت کمک شایانی می‌کند. این رویکرد راهبردی، مجموعه‌ای از منافع ملموس و استراتژیک را به همراه دارد که در ادامه تشریح می‌شود:

کاهش هزینه‌های عملیاتی:

استقرار سیستم‌های پیشرفته و پایدار می‌تواند با مدیریت بهتر انرژی و منابع مصرفی، منجر به کنترل هزینه تولید و عملیات شرکت‌ها گردد. به طور مثال، بازیافت حرارت در یک کارخانه فولاد می‌تواند مصرف انرژی را تا 25 درصد کاهش دهد. این موضوع هزینه‌های بلندمدت را نیز به‌طور قابل‌توجهی پایین آورد. این بهینه‌سازی، کارایی مالی سازمان را تقویت می‌کند.

جذب سرمایه‌گذاری خارجی:

شرکت‌های فعال در حوزه انرژی‌های سبز در منطقه خاورمیانه در سال 2024 موفق به جذب بیش از 2 میلیارد دلار سرمایه خارجی شده‌اند. ایران نیز با بهره‌گیری از این فرصت، می‌تواند منابع مالی مورد نیاز برای توسعه پایدار را تأمین نماید.

تقویت مزیت رقابتی:

بنگاه‌هایی که به موضوع پایداری پرداختند، نه‌تنها اعتبار بیشتری در میان مصرف‌کنندگان کسب کرده‌اند، بلکه جایگاه خود را در بازار داخلی و خارجی مستحکم‌تر ساخته‌اند.

کاهش وابستگی به منابع محدود:

بسیاری از منابع لازم برای تولید، با محدودیت در تامین روبرو هستند و بر اساس شرایط محیط‌زیستی به سادگی قابلیت تجدید ندارند. اصول پایداری به سازمان‌ها کمک می‌کند با پیش‌بینی کمبود در این منابع خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. به طور مثال صنایع کاشی‌سازی با پیاده‌سازی سیستم‌های بازیافت آب، فشار بر منابع آبی کشور را کاهش داده و به پایداری زنجیره تأمین خود کمک می‌کنند. امری که در شرایط بحران منابع طبیعی ایران حیاتی است.

ارتقای رضایت ذینفعان:

بر اساس مطالعه مؤسسه PwC در سال 2023، کارکنانی که در محیط‌های مبتنی بر اصول پایداری فعالیت می‌کنند، تا 15 درصد بهره‌وری بیشتری از خود نشان می‌دهند. این امر نه‌تنها به نفع سازمان است، بلکه رضایت مشتریان و جامعه را نیز افزایش می‌دهد.

این مزایا نشان می‌دهد که پایداری، فراتر از یک تعهد زیست‌محیطی، ابزاری استراتژیک برای افزایش کارایی، جذب منابع و تقویت اعتبار سازمانی است. کسب‌وکارهایی که این ظرفیت‌ها را نادیده بگیرند، فرصت‌های کلیدی برای رشد و بقا را از دست خواهند داد.

راهکارهای عملی برای پایداری در ایران

برای تحقق پایداری، کسب‌وکارها در ایران نیازمند اتخاذ تدابیر مشخص و هدفمند هستند. این راهکارها، زمینه‌ساز تحول سازمانی و انطباق با الزامات توسعه پایدار خواهند بود:

بهینه‌سازی منابع: تمرکز بر ارتقای کارایی در استفاده از انرژی و مواد اولیه، هزینه‌های عملیاتی را کاهش و بهره‌وری را افزایش می‌دهد.
آموزش و فرهنگ‌سازی: توسعه برنامه‌های آموزشی برای ترویج آگاهی و نهادینه‌سازی اصول پایداری در میان مدیران و کارکنان، پایه‌ای برای تغییر نگرش سازمانی است.
اقتصاد چرخشی: پیاده‌سازی فرآیندهایی برای بازیافت و استفاده مجدد از منابع، ضایعات را به حداقل می‌رساند و وابستگی به مواد خام را کاهش می‌دهد.
همکاری بین‌المللی: ایجاد مشارکت با نهادها و شرکت‌های خارجی، امکان انتقال فناوری و دانش پایداری را فراهم می‌کند.
فناوری نوین: بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته مانند دیجیتالی‌سازی و هوش مصنوعی، مدیریت منابع و زنجیره تأمین را کارآمدتر می‌سازد.
مشوق‌های داخلی: طراحی نظام‌های تشویقی برای بخش‌هایی که به اهداف پایداری پایبندند، انگیزه و تعهد سازمانی را تقویت می‌کند.

این راهکارها، با رویکردی یکپارچه و عمل‌گرایانه، می‌توانند کسب‌وکارهای ایرانی را به سوی آینده‌ای پایدار هدایت کنند و آن‌ها را در برابر چالش‌های داخلی و جهانی مقاوم سازند.

تأثیر پایداری بر اقتصاد و جامعه ایران

پایداری نه‌تنها به‌عنوان یک راهبرد سودمند برای بنگاه‌های اقتصادی مطرح است، بلکه اثرات گسترده و عمیقی در سطح اقتصاد کلان و ساختار اجتماعی ایران به همراه دارد. این رویکرد، با تقویت زیرساخت‌های اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی و کاهش فشار بر منابع طبیعی، می‌تواند به‌عنوان سرمایه‌گذاری استراتژیک برای آینده کشور تلقی شود. اثر پایداری را می‌توان بر 3 حوزه مورد بررسی قرار داد:

توجه به پایداری و اشتغال‌زایی:

توسعه پایدار، به‌ویژه در حوزه‌هایی نظیر انرژی‌های تجدیدپذیر، پتانسیل بالایی برای ایجاد فرصت‌های شغلی دارد. به عنوان مثال، گسترش استفاده از انرژی خورشیدی در ایران، با توجه به موقعیت جغرافیایی و تابش بالای خورشید در بیش از 300 روز سال، می‌تواند تحول قابل‌توجهی در بازار کار ایجاد کند. بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی‌های تجدیدپذیر (IRENA) در سال 2023، هر مگاوات ظرفیت نصب‌شده انرژی خورشیدی به‌طور متوسط 2 تا 3 شغل مستقیم و پایدار ایجاد می‌کند. با فرض هدف‌گذاری نصب 20 هزار مگاوات ظرفیت خورشیدی تا سال 1404 (بر اساس برنامه‌های توسعه انرژی تجدیدپذیر ایران)، این صنعت می‌تواند تا 60 هزار شغل مستقیم و بیش از 100 هزار شغل غیرمستقیم (در زنجیره تأمین و خدمات) ایجاد کند. این فرصت، به‌ویژه در مناطق محروم که دسترسی به منابع انرژی سنتی محدود است، می‌تواند به کاهش بیکاری و مهاجرت کمک کند.

اثر توسعه پایدار بر رشد صادرات:

در جهانی که استانداردهای زیست‌محیطی و اجتماعی (ESG) به معیاری کلیدی برای تجارت تبدیل شده‌اند، پایداری می‌تواند دروازه‌ای برای افزایش حضور ایران در بازارهای بین‌المللی باشد. اتحادیه اروپا، که تا سال 2030 هدف کاهش 55 درصدی انتشار گازهای گلخانه‌ای را دنبال می‌کند، به‌طور فزاینده‌ای به دنبال تأمین محصولات از کشورهایی است که اصول پایداری را رعایت می‌کنند. برای ایران، این موضوع به‌ویژه در حوزه‌هایی مثل کشاورزی ارگانیک، محصولات پتروشیمی کم‌کربن و صنایع دستی قابل‌توجه است. به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از صادرات غیرنفتی ایران (که در سال 1402 حدود 50 میلیارد دلار برآورد شده) به سمت محصولات پایدار هدایت شود، می‌تواند سالانه 5 میلیارد دلار درآمد ارزی اضافی ایجاد کند. این رشد نه‌تنها به تقویت تراز تجاری کمک می‌کند، بلکه جایگاه ایران را در زنجیره تأمین جهانی بهبود می‌بخشد.

بهبود سلامت عمومی از طریق توسعه رفتارهای پایدار:

کاهش اثرات زیست‌محیطی ناشی از فعالیت‌های صنعتی، تأثیر مستقیمی بر سلامت جامعه و کاهش هزینه‌های مرتبط با آن دارد. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال 2022، آلودگی هوا سالانه بیش از 40 هزار مرگ زودرس در ایران به همراه دارد و هزینه‌های اقتصادی ناشی از بیماری‌های مرتبط با آن به حدود 2 درصد از تولید ناخالص داخلی (تقریباً 10 هزار میلیارد تومان در سال 1402) می‌رسد. اگر کسب‌وکارها با اتخاذ رویکردهای پایدار، انتشار آلاینده‌های صنعتی را تنها 10 درصد کاهش دهند، این امر می‌تواند سالانه بیش از 500 میلیارد تومان از هزینه‌های درمانی را کاهش دهد و امید به زندگی را در کلان‌شهرها تا 1.5 سال افزایش دهد. علاوه بر این، بهبود کیفیت هوا و آب، بهره‌وری نیروی کار را بالا می‌برد و بار مالی نظام سلامت را سبک‌تر می‌کند.

این تأثیرات نشان‌دهنده آن است که پایداری، فراتر از یک انتخاب سازمانی، سرمایه‌گذاری‌ای راهبردی برای آینده ایران است. این رویکرد به تاب‌آوری اقتصادی در برابر شوک‌هایی نظیر تحریم‌ها و نوسانات جهانی کمک می‌کند. از سوی دیگر با ایجاد فرصت‌های جدید، کاهش نابرابری‌ها و ارتقای سلامت عمومی، به توسعه متوازن جامعه یاری می‌رساند. در شرایطی که منابع طبیعی کشور تحت فشار فزاینده قرار دارند، پایداری می‌تواند به‌عنوان اهرمی برای حفظ این منابع و انتقال آن‌ها به نسل‌های آتی عمل کند. از این‌رو، اتخاذ این راهبرد نه‌تنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک تعهد اخلاقی و اجتماعی برای ساخت ایرانی پایدارتر و مرفه‌تر است.