بسیاری از ما در خانه یا محل کار، جعبه کمکهای اولیهای آماده کردیم تا در لحظات بحرانی یا در مواجهه با زحمهای ناگهانی از آن استفاده کنیم.
همانطور که در خانه یا خودرو جعبه کمکهای اولیه داریم تا در زمان بروز حادثهای ناگهانی بتوانیم بهسرعت و مؤثر واکنش نشان دهیم و آسیب وارد شده را درمان کنیم، سازمانها نیز به چنین جعبهای نیاز دارند. بحرانهای سازمانی مختلف از اختلال در فناوری گرفته تا بحرانهای منابع انسانی یا شرایط بیرونی همچون ناآرامیهای اجتماعی یا اقتصادی، میتوانند در کوتاهترین زمان آسیبهای جدی به بدنه سازمان وارد کنند. این آسیبها گاها اثرات بلندمدتی بر فرآیند سازمان میگذارد و منجر به ایجاد مشکلاتی در مسیر فعالیت شرکت و دستیابی به اهداف خواهد بود. بنابراین سازمانی که از پیش برای این موقعیتها آماده شده باشد، میتواند با کمترین هزینه از بحران عبور کند، تبعات منفی آن را کاهش دهد و حتی از آن برای تقویت خود بهره ببرد. در این مقاله، به مفهوم «جعبه کمکهای اولیه سازمانی» میپردازیم و اجزای کلیدی، مثالها و ارتباط آن با استراتژی سازمان را بررسی میکنیم.
تعریف جعبه کمکهای اولیه سازمانی
جعبه کمکهای اولیه سازمانی مجموعهای از ابزارها، پروتکلها، تیمها و منابع پیش بینی شده است که برای مواجهه با بحرانهای ناگهانی در سازمان طراحی میشود. هدف این جعبه، کاهش شدت بحران، حفظ کارایی سازمان، و بازگرداندن سریع آن به مسیر عادی است. درست مثل جعبه کمکهای اولیه فیزیکی که زخم را موقتاً درمان میکند تا فرد به مراقبت تخصصی برسد، این جعبه هم واکنش سریع اولیهای فراهم میکند تا سازمان زمان با واکنشهای سریع زمان خریده و خود را برای اتخاذ تصمیمهای دقیقتری در دوران پسابحران آماده کند.
اجزای جعبه کمکهای اولیه سازمانی
۱. پروتکلهای پاسخ به بحران (Crisis Response Protocols):
سازمانها باید برای هر نوع بحران محتمل، دستورالعملهایی از پیش نوشته شده داشته باشند. اینکه که چه کسی، در چه زمانی، چه اقدامی باید انجام دهد. این پروتکلها شامل سطوح بحران، شیوه اطلاعرسانی، و برنامه اقدام اولیه هستند. به طور مثال فرض کنید در یک شرکت نرمافزاری، پروتکل حمله سایبری مشخص میکند که ابتدا تیم IT دسترسیها را مسدود میکند، سپس گزارش فوری به تیم حقوقی و روابط عمومی داده میشود، و در نهایت اطلاعیهای رسمی برای مشتریان صادر خواهد شد.
تعداد دقیق این پروتکلها و میزان جرئی نگری آنان، بسته به میزان ریسکپذیری سازمان، اندازه و صنعت آن و نوع بحران متفاوت است اما به صورت کلی باید در حوزههای اختلالات فناوری، بحرانهای مرتبط با منابع انسانی، بحرانهای مالی، رخدادهای رسانهای و مرتبط با شهرت برند، عوامل بیرونی نظیر همهگیریها، جنگ و بلایای طبیعی و بحرانهای حقوقی و تجاری پروتکلهایی را آماده کرد.
۲. تیم واکنش سریع (Rapid Response Team):
سازمان باید گروهی از افراد کلیدی که برای تصمیمگیری سریع در زمان بحران انتخاب کند. این تیم باید از قبل آموزش ببیند، با سناریوهای مختلف آشنا باشد و دارای اختیارات لازم برای اقدام فوری باشد. به طور مثال در یک بحران مالی، تیم واکنش سریع ممکن است شامل مدیر مالی، مدیرعامل، مدیر منابع انسانی و مسئول ارتباط با سهامداران باشد.
۳. سیستمهای ارتباطی بحران (Emergency Communication Systems):
در بحران، سرعت و شفافیت ارتباطات حیاتی است. این سیستمها شامل ابزارها، کانالها و پیامهای از پیش آماده برای اطلاعرسانی به کارکنان، مشتریان و سایر ذینفعان هستند. راهاندازی یک کانال اضطراری در شبکههای اجتماعی در دسترس و یا ارسال پیامهایی از طریق پیامک که فقط در زمان بحران فعال میشود و به سرعت اطلاعرسانی میکند، اقدامی موثر است. در زمان بحران بهتر است به جای اطلاع رسانی از همه کانالهای ارتباطی در دسترس، به صورت متمرکز از یک یا دو کانال محدود استفاده کنیم که اکثریت مخاطبان به آن دسترسی دارند. چرا که نباید ذهن مخاطب در چنین شرایطی بمباران اطلاعاتی شود.
۴. حمایت روانی و منابع انسانی:
در زمان بحران، کارکنان دچار استرس، اضطراب و کاهش تمرکز میشوند. فراهم کردن دسترسی به مشاور روانشناسی، برگزاری جلسات همدلی، بازتعریف موقت ساعات کاری و انعطافپذیری در ایجاد شرایط دورکاری از ابزارهای این بخشاند. به طور مثال در دوران کرونا، برخی شرکتها جلسات گفتوگوی آزاد هفتگی و دسترسی به مشاور آنلاین را برای کاهش اضطراب کارکنان فراهم کردند. همچنین بسیاری از سازمانها با هدف حفظ سلامت کارکنان شرایط دورکاری را برای کارکنان خود فراهم کردند.
به صورت کلی سیستم منابع انسانی یک شرکت باید به صورت پویا در نظر بگیرد که هر بحران چه اثراتی برای جسم، روان و شرایط زندگی کارکنان میگذارد و برای آن منابع و ابزارهایی را آماده داشته باشد.
۵. دسترسی به منابع مالی و حقوقی اضطراری:
برای واکنش سریع به بحران، سازمان باید به مشاور حقوقی، بودجه اضطراری و تیم IT یا فنی دسترسی فوری داشته باشد. به طور مثال بهتر از است که سازمان که قراردادهای مهم خود را بهصورت آفلاین و طبقهبندیشده نگهداری کند تا در صورت بروز بحرانهای IT و یا حملات سایبری و قطعی اینترنت نیز بتواند با دسترسی به اسناد اصلی تصمیمگیری کند.
در مواقع بحران معمولا تامین مالی شرکت با مشکل مواجه میشود. بنابراین ضروری است که سازمانها بخشی از درآمد خود را در صندوقی برای استفاده در مواقع ضروری ذخیره کنند تا اگر شرکت شرایط کسب درآمد در زمان بحران را نداشت، در تامین هزینههای جاری شرکت به ویژه دستمزد پرسنل با سختی کمتری مواجه شود.
۶. ابزارهای مرور و یادگیری پس از بحران:
ثبت وقایع، بازنگری در عملکرد تیم، و استخراج درسآموختهها بخش مهمی از جعبه کمکهای اولیه است تا سازمان در آینده تابآورتر شود. بهتر است پس از هر بحران، یک گزارش تحلیلی تهیه شده و جلسه مرور عملکرد با تیم برگزار میشود تا بدانیم چه کردیم و در آینده باید چه کنیم.
نقش استراتژی در طراحی جعبه کمکهای اولیه
باید بدانیم داشتن این جعبه باید بخشی از رویکرد استراتژیک سازمان برای افزایش تابآوری باشد. سازمانهایی که در برنامهریزی استراتژیک خود بحرانها را به رسمیت میشناسند و برای آنها سناریو طراحی میکنند، در برابر نوسانات محیطی آسیبپذیری کمتری دارند.
۱. تحلیل سناریوها (Scenario Planning): در جلسات استراتژیک، بحرانهای مختلف چون افزایش نرخ ارز، قطع اینترنت، یا ترک کارکنان کلیدی بررسی شده و راهکارهای پیشگیرانه برای آنها طراحی میشود.
۲. بودجهریزی انعطافپذیر: ایجاد ردیفی با عنوان «بودجه بحران» در کنار بودجههای عملیاتی برای هزینههایی مثل پشتیبانی روانشناسی، زیرساخت فنی یا مشاوره حقوقی.
۳. تعیین شاخصهای کلیدی (KPI) برای تابآوری: برای مثال: «حداکثر زمان پاسخگویی اولیه به بحران: ۲ ساعت»، یا «برگزاری یک مانور بحران در هر ۶ ماه». ما باید شاخصهای مشخصی برای واکنش به بحران فراهم کنیم و همچنین در زمانههای پیش از بحران با ایجاد شاخصهای دیگری خود را برای لحظه حساس آماده کنیم.
۴. آموزش و فرهنگسازی: آموزش کارکنان در خصوص واکنش در بحران، شبیهسازی شرایط اضطراری، و تشویق به انعطافپذیری ذهنی و تیمی، بخشی از استراتژی منابع انسانی است. کارکنان ما مهمترین رکن در زمان بحران برای حفظ سازمان هستند.
پیادهسازی گامبهگام جعبه کمکهای اولیه سازمانی
ایجاد چنین جعبهای درون سازمان نیازمند برنامهریزی و ایجاد سیستم مدیریت استراتژیک کارآمد است. اما مراحل ابتدایی و ساده شده برای ساخت چنین جعبهای شامل موارد زیر است:
۱. شناسایی بحرانهای محتمل سازمان
۲. تشکیل تیم پاسخگوی بحران با اختیارات مشخص
۳. مستندسازی پروتکلهای عملیاتی
۴. انتخاب ابزارهای ارتباطی و تهیه پیامهای آماده
۵. اختصاص منابع مالی، فنی و حقوقی اضطراری
۶. طراحی سازوکار حمایت روانی و انسانی
۷. تمرین، شبیهسازی و ارزیابی منظم کارایی سیستم
نتیجهگیری
سازمانها نمیتوانند از بروز بحران جلوگیری کنند، اما میتوانند نحوه مواجههشان با بحران را هوشمندانه طراحی کنند. جعبه کمکهای اولیه سازمانی نماد این هوشمندیست: یک سیستم چابک، متفکر و آماده برای مقابله با ناشناختهها. در دنیای پرآشوب امروز، مزیت رقابتی واقعی نه صرفاً در سرعت رشد، که در قدرت بازیابی و بازایستادن پس از بحران است.